پرواز با مداد های رنگی
یک درخت تنومند، کنارش چند تا لاله واژگون، یک رود همیشه جاری با چندتا ماهی قرمز، آنطرفتر هم یه خورشید خندان و با چند تکه ابر پربار توی آسمان آبیاش، این وسط هم که مثل همیشه یک مامان و بابای مهربون که هیچوقت دست بچه نقاشیام را ول نمیکردند...
اینها کل خلاقیتم بود برای کشیدن بهترین نقاشی دنیا. نقاشی که با همه تکرارش، هیچوقت رنگ کسالت به خودش نمیگرفت و هر بار برایم حرف تازهتری داشت.
یادش به خیر! کودکیام را میگویم که مانند خیلیها، لابهلای همان نقاشیها جایش گذاشتم. نقاشیهایی که آن روزها بهجز رنگ و خط، کلی خیال و خاطره هم همراهش بود. زبان دلتنگیها و آرزوها و گاه گِلههایم در خلوت بود و مثنوی مثنوی حرف برای گفتن داشت و مدام از لابهلای گوشههای برگشته دفتر نقاشی چهل برگم به دنبال چشمی برای دیدن و شنیدنش میگشت.
شاید شما هم مانند من، درگردش روزگار همه آن روزها و خیالها را فراموش کرده باشید؛ خیالهایی که روی کاغذ، گاه خورشیدش آبی و گاه بیرنگ میشد و گاه هم دلتنگ بابا، آن روزهایی که جایش توی نقاشی خالی بود، بنفش میشد. حتم دارم که این حرفها تلنگری شده بر احساسات لطیف کودکی شما، آنچه امروز روانشناسان و روانکاوان هم بهعنوان ناگفتههای نقاشی کودکان از آن یاد میکنند.
اینها همه بهانهای شد تا امروز با شما کمی بیشتر درباره دنیای اسرارآمیز این خطها و نقشها صحبت کنیم. اسراری که دانستن آن بهطور حتم میتواند درک صحیحتری درباره کودکانتان و خواستههایشان به شما بدهد. ممکن است، پذیرفتن این موضوع که نقاشیها میتوانند زبان شخصیت و اختلالات عاطفی و روحی و روانی در کودکانتان باشند، در نگاه اول کمی سخت باشد ولی اینیک واقعیت علمی است.
چرا کودکان نقاشی میکشند؟
شاید نتوان نقاشی کردن را مانند مکیدن شیر در نوزادان، امری غریزی در کودکان بهحساب آورد، اما باید از آن بهعنوان ذاتیترین حس مشترک در بین همه بچهها یادکرد. در حقیقت نقاشیکردن نوعی بازی و سرگرمی برای کودک محسوب میشود و درست مانند کار کردن ما بزرگترها برای او یک ضرورت است که بدون شک نقش مهمی هم در پرورش فکری و رشد خلاقیتهای او دارد.
کودک از طریق نقشها و رنگها سعی میکند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند و داشتههای درونیاش را بیرون بریزد. به عبارتی نقاشی کردن برای کودک یک نیاز و ضرورت روانی و تکمیلکننده بیان کلامی او محسوب میشود، ازاینرو او نقاشی کردن را حتی اگر در حد یک خطخطی ساده هم که باشد، بهعنوان فعالیتی دلپذیر دوست دارد.
نقاشیها ازچه چیزی میگویند؟
روانشناسان معتقدند که نباید سادهانگارانه از کنار این نامههای سرگشاده گذشت؛ چراکه نقاشیها بهجز نشان دادن مراحل رشد فکری کودک و توانمندیهای او میتواند نگاهی اجمالی به جهانبینی کودک، نقش او در خانواده و روابطش با دیگر اعضای خانواده و البته میزان اعتمادبهنفس او باشد. این نقاشیها همچنین میتواند بیانگر میزان استحکام او و خانوادهاش و اوضاع فرهنگی و نوع رفتارهای اعضای خانواده با یکدیگر هم باشد.
روانشناسان از همین موضوع برای بررسی مشکلات و اختلالات عاطفی، شخصیتی، روانی و حتی هوشی کودک استفاده میکنند تا به ضمیر او دست یابند؛ چراکه کودکان برخلاف بزرگسالان اهل دودوزهبازی نیستند و تلاشی هم برای پنهان کردن واقعیتها نمیکنند. این بررسیها معمولا در قالب تستهای نقاشی که تستهایی فرافکن هستند، در شرایطی خاص انجام و تحلیل میشوند.
کدام نقاشیها حرف دارند؟
اولین علائمی که کودک روی کاغذ رسم میکند، بیشتر براثر ضربهزدن مداد روی کاغذ به وجود میآید. اوخیلی زود متوجه میشود که در اطراف او اشیا و وسایلی وجود دارند که میتوانند اثر مشخصی از خود بر سطوح باقی بگذارند، بنابراین با لذت تمام، با هر وسیلهای که به دست آورد، شروع به خطخطی کردن میکند. خطوط درهموبرهمی که کودک تا ٢ونیم سالگی آنها را بدون علت خاصی میکشد و معنا و تفسیر خاصی هم ندارند.
این خطخطیها کمکم جای خودش را به دو اثر گرافیکی مشخصتر میدهد که یکی خط نوشته و دیگری خطنگاری است که این رویه بهمرورزمان و براثر پیشرفت و پختگی فکری کودک هرکدام جای خود را پیدا میکنند. در این دوران، دیگر خطنگاری کودک، فقط برای لذت بردن از حرکت یا فشار مداد روی کاغذ نیست، بلکه او مایل است احساسات درونی خود را که در ارتباط باتجربههای زندگی کوتاهمدتش به دست آورده، بیان کند.
خط نوشتهها هممعنا دارند؟
در چهارسالگی خط نگارههای کودک جمعوجور میشوند و حتی برای بزرگسالان نیز معنی پیدا میکنند. دراین سن شمایی از آدمکها و گاهی هم بعضی از حروف الفبا نمایان میشود. سرانجام کودک مرحله خطخطی کردن را بهطور کامل پشت سر میگذارد و وارد مرحله تمثیلی میشود. این مرحله درست همان مرحلهای است که کودک به تقلید از بزرگترها، چند سطری را بهعنوان داستان نقاشی، زیر نقاشیهای خود ترسیم میکند.
این نوشتهها اغلب از چپ به راست و گاهی از راست به چپ نقاشی میشود. کودکان سعی میکنند در نوشتههای خود فاصله را نیز مراعات کنند و جالب است که بعد از نوشتن از بزرگترها میخواهند که نوشتههای آنان را بخوانند. در چنین شرایطی والدین میتوانند با دقت در محتوای نقاشی سرنخی از ضمیر او به دست آورند و از این طریق داستانی بسازند و برای کودک تعریف کنند.
کودکان تکنیکها را میشناسند؟
گفتیم پایههای نقاشی تفسیری از ٢ونیم سالگی به بعد در کودک شکل میگیرند، یعنی از این سن به بعد است که کودک تصویرهایی ساده اما واقعی از دنیای پیرامون خود را از ذهن به کاغذ منتقل میسازد. سادهبودن نقاشی در این سن هم از نشناختن تکنیکها ناشی نمیشود، بلکه این درست همان تصویری است که او از دنیای پیرامونش در ذهن دارد.
بهطور مثال در تصویر یک آدم، سر از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ زیرا سر موضع حسهای بینایی و شنوایی است که امکان برقراری و ارتباط با دنیای خارج را میسر میسازد یا اینکه آدم نقاشی او حتما دست و بازو دارد؛ چراکه امکان گرفتن و لمس کردن اشیاء تنها از این طریق میسر است. درواقع وقتی کودک تصویر شخصی را میکشد، خصوصیات جسمی و روانی او را از آن طریق ترسیم میکند. درست مانند فیلمهای معناگرا که در پس تصاویر بهظاهر ساده، معنایی انتزاعی هم از موضوع به بیننده منتقل میشود.
نقاشیها چگونه تفسیر میشوند؟
هرکدام از نقاشیهای کودکان بیانگر داستانی است که شاید خود او نیز نتواند آن را برای کسی شرح دهد. بااینوجود بهترین کسی که میتواند یک نقاشی را رمزنگاری کند، خود اوست؛ چراکه گاهی یک پیچیدگی مبهم ازنظر ما، یک تفسیر ساده برای او دارد. بهطور مثال تصویر آدمی که یکچشم بیشتر ندارد، ممکن است ازنظر او بسته بودن چشم آن فرد در لحظه کشیدن باشد. گاهی همداستان کاملا برعکس است.
بنابراین در بررسی نقاشیهای کودکان باید به محیطی که کودک در آن نقاشی کرده، بسیار دقت کرد؛ چراکه محیط عامل مهم و تعیینکنندهای در چگونه رسم کردن و رنگ زدن نقاشیهای کودکان دارد. همچنین کودک باید مطابق میل خود و بدون آموزش و اجبار، تصاویر را روی کاغذ بیاورد. سن و جنسیت هم بهطور خاص در تفسیر نقاشیها تأثیرگذارند و باید به آنها توجه ویژه داشت.
چه زمانی نقاشیها نگرانکنندهاند؟
شما تنها درصورتیکه به دنبال جهت دادن به نقاشی کودکتان برای منظوری خاص مانند هنرمند شدن او باشید، اجازه دارید وارد دنیای نقاشی او شوید، در غیر این صورت باید او را به حال خودش رها کنید تا به تخلیه درونیاش بپردازد و آزادانه تصویرسازی کند. البته نیازی هم نیست که مدام در پی رازگشایی از نقاشیهای او باشید. شما از طریق نقاشیها میتوانید به فکر و نیازهای او نزدیکتر شوید و قدمی در جهت درک بیشتر او بردارید.
گاهی باوجودآنکه همهچیز بهظاهر مرتب است، یک علامت خاص مدام در نقاشی کودک تکرار میشود یا اینکه در نقاشی که او و تعدادی از دوستانش برای یک موضوع واحد که در یک فضای یکسان کشیده، یک تفاوت فاحش میبینیم، در چنین مواقعی نیاز است که حتما مداخله کنیم و از یک روانکاو یا روانشناس برای حل مسئله کمک بخواهیم.
خودمان هم میتوانیم مفسرباشیم؟
محیطی که یک کودک در آن رشد میکند، سن، جنسیت، خصوصیات اخلاقی و ویژگیهای شخصیتی او و شرایطی که او در آن وضعیت نقاشی را ترسیم کرده، همهوهمه در تفسیر یک نقاشی تأثیرگذار است و باید به آن توجه داشت. هرچند که بهترین مفسر خود کودک است، اما شما هم میتوانید با دانستن یکسری اصول کلی به بعضی از این رموز بهسادگی پی ببرید وپس ازمدتی زبان مشترکی هم با او درباره نقاشیهایش داشته باشید.
در این زمینه کتابهای بسیاری هم نوشته یا ترجمه شده که میتواند تا حدودی شما را کمک کند. یکی از این کتابها «تفسیر نقاشی کودکان»، نوشته مژگان عرب است که در این کتاب، نگارنده ضمن بیان تاریخچه توجه به نقاشی کودکان، تاریخچه و دستور اجرای چند نوع آزمون و تست نقاشی و نحوه تفسیر آنها را ارائه داده است و کلی هم درباره نشانهها و تاثیری که نقاشیها میتواند در تربیت و شخصیتپردازی کودکان داشته باشد، صحبت کرده است.
رمزگشایی از جعبهسیاه نقاشیها
آنچه ما از آن بهعنوان تفسیر نقاشیهای کودکان یاد میکنیم، درحقیقت همان جعبه سیاه شخصیت یا روح و روان آنهاست که رمزگشایی از آن میتواند درخیلی از مواقع نظر ما را درباره نحوه ارتباط با کودکمان تغییر دهد. در ادامه تعدادی از این رمزنگارهها را باهم مرور میکنیم.
خانه در نقاشی کودکان نماد خانواده است وقتی آن را با رنگهای گرم و پرانرژی همراه با گل و درختهای تنومند، پنجره و دودکش میکشند این حاکی از داشتن یک زندگی آرام و متعادل است.
ترسیم درختهای تنومند با بدنه کلفت و نیز شاخ و برگ فراوان نشانه این است که کودک در زندگی احساس امنیت و اعتمادبهنفس دارد. اگر تنه درختان کج کشیده شود میتوان دریافت که کودک آرزو میکند به سالهای قبل بازگردد.
صاف و عمودی کشیدن تنه درخت در کودکان نشانه ثبات فکری آنهاست و اگر کودکی برای درخت برگهای زیادی کشیده و برگها را به صورت درهم رسم کند، نشانه این است که او ترجیح میدهد در دنیای خود باقی بماند و آمادگی تغییر
ندارد.
اگر کودک در نقاشیهایش آدم کوچکی را در گوشه برگه ترسیم کند به این معناست که خود را کم ارزش و کم اهمیتتر از دیگران میداند. اگر این شکل نقاشی کردن برای مدت طولانی ادامه یابد باید برای رفع مشکل به متخصص مراجعه کرد.
معمولا در نقاشیهایی که کودک از اعضای خانوادهاش میکشد، یک نفر بزرگتر یا پر رنگتر از بقیه افراد کشیده میشود. این فرد کسی است که کودک او را بیش از دیگران دوست دارد یا از او میهراسد.
خورشید در نقاشی کودکان نماد پدر است و خورشید کامل و زیبا نشان دهنده ارتباط خوب و سالم با پدر و رضایت از او است اما خورشیدی که همواره بخشی از آن پشت ابر یا کوه باشد، میگوید که کودک ارتباط خوبی با پدرش ندارد.
حذف شدن خواهر یا برادر از نقاشیها به معنای این است که او آنها را دوست ندارد و این موضوع معمولا درباره خواهر یا برادرهای کوچکتر صدق میکند که بعدها به جمع خانواده اضافه
میشوند.
کارشناس: دکتر حسین کدخدا، روانشناس کودک
معصومه متین نژاد- شهرآرا